امروز سالگرد صد سالگی " آلبر کامو" است. نویسنده کتابهای مشهور بیگانه،
سقوط، طاعون و انسان طاغی...نوشته های کامو را همیشه تحسین کرده و از او
بسیار آموخته ام. کامو در نمایشنامه کالیگولا میگوید : " پیوسته در تاریخ
ساعتی فرا میرسد که در آن، آنکه جرأت کند و بگوید دو دوتا چهارتا میشود
مجازاتش مرگ است. و مسئله این نیست که چه پاداش یا مجازاتی در انتظار این
استدلال است. مسئله این است که بدانیم دو
دوتا چهارتا میشود، آری یا نه؟" او در همین نمایشنامه روی یک نکته اساسی
دست میگذارد : " ممکن است که من منکر چیزی باشم ولی لزومی نمی بینم که آن
را به لجن بکشم یا حق اعتقاد به آن را از دیگران سلب کنم."
او مینویسد : "مرامهای سیاسی به نام "رسالت تاریخی" و به نام "رهایی" پا به میدان میگذارند، اما به زودی سرگذشت افراد انسانی را به فراموشی میسپارند. آنها وعده دنیایی بهتر و زیباتر را میدهند، اما خود زندگی را قربانی میکنند."
کامو در کتاب سقوط می نویسد: "تنها از طریق بدجنسی می توان به دفع حمله پرداخت. از این روست که مردم برای اینکه خود محاکمه نشوند در محاکمه کردن شتاب می کنند."
در کتاب راستان به این اشاره می کند که : " در نفرت سعادتی نیست."
و در کتاب طاعون : " فهمیدهام که همهٔ بدبختی انسانها ناشی از این است که به زبان صریح و روشن حرف نمیزنند. از اینرو من تصمیم گرفتهام که صریح حرف بزنم و صریح رفتار کنم تا در راه درست بیفتم."
و " کسانی که مدعی اند همه چیز را می دانند و همه چیز را می توانند درست کنند، سرانجام به این نتیجه می رسندکه همه را باید کُشت...!"
و در کتاب انسان طاغی روی یک واقعیت تکان دهنده دست می گذارد : " اگر هدف، مطلق باشد، میتوان بسیاری چیزها را قربانی هدف کرد. اما در غیر اینصورت فقط انسان خودش را به کشتن میدهد.»
عاطفه اقبال - 7 نوامبر 2013
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر